رمضان با طعم غذاهای محلی
شیر آش، راغون دشو، شکر پلا، اوحلوا، آش ساک، کوکو، شامی سبزی، تخممرغ و برنج و در قدیم نیز قرقناق از غذاهای محلی مازندران بود که اعتقاد داشتند خوردن این غذاها در طول روز مانع گرسنگی و ضعف میشود.
مازندرانیها ترجیح میدهند افطارشان را هرقدر هم که ساده باشد، با خانواده و فامیل شریک شوند و بنابراین در خانوادههای مازندرانی، تقریباً هر شب مهمانی افطار برپاست.
بومیان ساکن مازندران میدانستند با درنظرگرفتن شرایط آب و هوایی و با توجه به کار سخت کشاورزی، دامداری و طولانی بودن روز در زمان روزهداری از کدام مواد طبیعی با چه ترکیبی خوراک تهیه کنند تا تحمل این ایام برای آنان آسان شود.
«اوحلوا» غذایی بسیار کامل است که از مخلوط آب، شکر قرمز و کمی شیره خرمالوی وحشی به دست میآید. این غذا به خاطر داشتن مواد قندی طبیعی میتواند برای افطار بسیار مناسب باشد.
بومیان ساکن مازندران مخلوطی از برنج را خیس کرده و آرد کمی درشتتر، تخممرغ، ادویه، کنجد و شکر را به آن افزوده و مانند کتلت سرخ میکنند. «قماق» غذایی بسیار مقوی است که مناسب سفره افطار است.
بومیان مازندرانی برای سحر تابستانهای ماه مبارک رمضان نیز غذایی کامل و ازنظر طبع غذایی سرد را در نظر میگیرند. شکر پلا شامل مخلوطی از شکر قرمز و برنج است که میزبان روزهداران میشود
طرز پخت ترش او بسیار ساده و سبک است. آرد، برنج نیمه و آرد را قوام آورده و کمی ادویه و سیرداغ با ترشی آلوچه جنگلی را به آن میافزایند. این غذا بهعنوان آش در افطار تناول میشود.
«راغون دشو» غذایی است که برای کودکان بسیار مفید است. البته کسانی که در طول روز دچار تشنگی بسیار زیاد میشوند، از همان شکرپلا برای سحر استفاده میکنند. در این غذا کره محلی را آب کرده و شیره خرمالو به آن اضافه میکنند و بهعنوان خورشت روی برنج ریخته و در زمان سحر میل میکنند.
شیر آش یا شیر برنج شامل مخلوطی از شیر، برنج و کمی نمک است که بهعنوان افطار خورده میشود. این غذا به دلیل ترکیب شیر، برنج و شکر و سادگی در پخت معمولاً در سفرههای افطار بهوفور دیده میشود.
آش دوغ محلی مازندرانی، جزو غذاهای بسیار مفید و کامل است که در تابستان بر سفره افطار دیده میشود. این غذا از مخلوط دوغ، آب، برگ و ساقه چغندر سفید، باقلا خشک یا تازه، گشنیز و نعناع و برنج نیم دانه تهیهشده و در پایان به آن پیازداغ، سیر و نمک و فلفل اضافه میکنند.
قدیمها در ساری در زمان افطاری هرکسی که نذر داشت مجمهای از کل نذورات خود را بهعنوان افطاری درست میکرد و به زندان شهر میبرد.
همچنین مردم مازندران در شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) خوردن شیرینی را حرام میدانند، باز کردن روزه بانمک برای زیادشدن برکات و گذاشتن نان جو در سفره افطاری به یاد ساده زیستن ائمه از دیگر سنتهاست.
آیین های ماه رمضان
هنوز آدابورسومی ازجمله سحری خوانی در منطقه دیده میشود که طی آن، سحری خوانان با حرکت در کوچهپسکوچههای روستا، مردم را برای سحر بیدار میکنند و در قدیم، سحر خوانان با به راه افتادن در کوچه و محلات بانوای خوش، روزهداران را بیدار میکردند و میخواندند، «سحر شد بپا خیز هنگام نماز است» و همسایهها نیز با این آواز دیگران را برای سحری بیدار میکردند.
آدابورسوم ماه مبارک رمضان یکی از مباحث مهم فرهنگ مردم بوده که بهواسطه قدمت خود، از قداست ویژهای برخوردار است و متأسفانه در زندگی شهری و ماشینی، بسیاری از این سنتهای زیبا به بوته فراموشی سپردهشده و بسیاری دیگر نیز کمرنگتر شدهاند و ازآنجاکه این رسوم با باورهای اعتقادی و فرهنگی آمیختهشدهاند، اهمیت فراوانی نیز دارند.
آداب، رسوم و عقاید مردم هر منطقه از کشور، ریشه در عقاید دینی و ملی آنها دارد که بارزترین عنصر هویت بخشی مردمان یک ناحیه محسوب میشود و باید در حفظ و انتقال آن به آیندگان کوشا بود اما متأسفانه به آدابورسوم، توجه چندانی نمیشود و غباری از فراموشی بر آنها نشسته است.
سنت سحر خوانی در برخی مناطق همچنان ادامه دارد
یکی از رسوم قدیمی مازندرانیها در ماه مبارک رمضان به استقبال رفتن این ماه مبارک است که عمدتاً سه روز آخر ماه شعبان را به استقبال ماه رمضان میرفتند و اگر سه روزبه علت گرما یا طولانی بودن روز، مقدور نمیشد، یک روز را بهطور حتم به استقبال میرفتند که این سنت حسنه همچنان ادامه دارد.
در قدیم به علت نبود امکانات مانند برق، روشنایی، دستگاههای رسانهای و خستگی مردم به خاطر کار در شالیزار و فعالیتهای کشاورزی ممکن بود که عدهای، سحر را خواب بمانند بنابراین بعضی از مؤمنان با گرفتن حلب خالی در یکدست و چوب در دست دیگر با چوب روی حلب میکوبیدند و با فریاد «سحر برخیز»، «سحر برخیز که صبح صادق آمد»، مردم را برای خوردن سحر و روزه گرفتن از خواب، بیدار میکردند و اگر همسایهای چراغ یا به گفته مازندرانیها، لمپ پا (چراغ گردسوز) یا فانوس همسایه را خاموش میدید بلافاصله بر در خانه میکوبیدند و او را از سحر، آگاه میکردند.
در مناطق کوهستانی استان مازندران و در روستاهای دوردست شهرستان سوادکوه و کوههای دو هزار شهرستان تنکابن و منطقه بندپی شهرستان بابل و بهویژه در چهاردانگه و دودانگه و روستاهای اتو، لاجیم، ولوپی، پیر نعیم، امیرکلا، ولوکش، سی پی سوادکوه و روستاهای دیگر، سنت حسنه سحر خوانی همچنان ادامه دارد.
نذر حلوا از نذورات مردم مازندران
مسئول واحد مردمشناسی و میراث معنوی اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری مازندران دراینباره میگوید: بسیاری از مردم مازندران برای برآورده شدن آرزوها و ارتباط معنوی باخدا سه روز مانده به ماه مبارک رمضان را روزه میگیرند. در مازندران افرادی که حاجتی داشته باشند برای برآورده شدن آن نذر ختم انعام کرده و برای این کار از کسانی که در قرائت قرآن تبحر دارند دعوت میکنند و به هنگام خواندن قرآن مقداری نمک، چند قرص نان و چند ظرف آب در سینی بزرگی میگذارند و در مجلس قرار میدهند.
طوبی اوصانلو گفت: قدیم در مازندران رسم بود افرادی که فرزند پسر میخواستند نذر میکردند که در طول ماه مبارک رمضان مردم را برای خوردن سحری بیدار کنند، به این صورت که یک پیت حلبی خالی به گردن خود میآویختند و با چوب به آن ضربه میزدند تا مردم برای سحری بیدار شوند که البته این رسمها هماکنون از بین رفته است.
وی افزود: نذر حلوا از دیگر نذورات مردم این منطقه است که در شب ۱۵ ماه مبارک رمضان همزمان با میلاد امام حسن مجتبی(ع) زنان بهعنوان نذر، قند، چای، خرما و زغال به مسجد میبرند که این کار تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد. مازندرانیها سحر را نمیخوابند زیرا نماز نافله شب میخوانند و بهویژه مناجات حضرت امیر در مسجد امیر را به نام «مولا یا مولا» زمزمه میکنند.
طوبی اوصانلو بیان میکند: مردم در این ماه صلهرحم را بهجای آورده و به فقرا، محرومان و آشنایان افطاری میدهند.
وی بابیان اینکه مازندرانیها در شبهای قدر و احیا که شب نزول قرآن است در روضهخوانی شهادت حضرت علی (ع) شرکت کرده و به سوگواری میپردازند، میافزاید: زنان و مردان شبهای قدر را احیا نگه میدارند تا صبح بیدار مانده، دعا میخوانند و قرآن بر سر میگذارند.
در روز عید فطر پس از انجام نماز روز عید فطر، مردم مبالغ فطریه خود را به افراد مستحق میدهند و اگر کسی در خانهای مهمان باشد، به لحاظ دینی فطریه آن به عهده صاحبخانه است که معمولاً به تعداد نفرات مبلغی را در نظر میگیرند
\n
انتهای پیام/